جمعه، تیر ۲۶، ۱۳۸۳


من نمی دونم به چی نگاه می کنه Posted by Hello

در رم، مانی با لباس تابستانیPosted by Hello

 
مانی در کافه هتل در راه خرید بستنی Posted by Hello

مانی گرمای سرزمین مادری را در رم حس کرد.  برای او که درماههای اخیر جز باران و باد چیزی ندیده بود گرمای رم شگفت بود.  به خاطر حضور مانی در رم اتحادیه بستنی فروشان ایتالیا طی بیانیه ای حالت فوق العاده اعلام کرد!  پسره روزی 6 تا بستنی می خورد.  روز اول که برایش از کافی شاپ هتل اولین بستنی را خریدم بعد از آنکه تمامش را خورد،  لیوان بستنی را به دست گرفت و به کافه برگشت بدون اینکه به ما چیزی بگوید،  بچه ظاهرا فکرکرده بود که اگر ظرف خالی را پس ببرد برایش پر می کنند!
از بستنی ماستی با طعم شاتوت بیش از بقیه خوشش آمد.
مانی این روزها خیلی حرف ها را تکرار می کند.چند روز بود به تقلید از من که به او می گفتم:  عاشقتم،  می گفت:  آگیشم!
یک روز در رم،  هر چه از او خواستم خودش راه برود راضی نشد بعد که بغلش کردم برای اینکه مزدم را داده باشد بی مقدمه چند ماچ آبدار از لپم کرد و گفت : نازی نازی ... آگیشم! گرچه میدانستم بلانسبت خرم می کند اما خیلی بهم چسبید.
 

پنجشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۳

مانی و سینا با هم رفتند به جوجو ها نون بدن .مانی با اصرار گفت:بابا نون...جوجو و قبل از اینکه سینا بتونه به خودش بجنبه دستش را گرفت و به طرف در برد.
امروز سالگرد تاسیس مهد کودک مانی بود و یک مهمونی کوچولوی قشنگ در مهد برپابود.والدین و بچه ها و مربی ها بودند و کلی به همه خوش گذشت.
وبلاگ نوشی و جوجه هایش را خواندم.سخت دلم گرفت.می دونم خیلی از شما خواننده نوشی هم هستید و حتما از ماجرا خبر دارید.می دانید، امروز پیش خودم فکر کردم واقعا این چیزی از جنایت کم نداردکه بچه ای را از مادرش جدا کنند. باید مادر باشید تا بدانید چه می گویم. اما علیه این جنایت ها کسی نامه وامضا جمع نمی کند برای همه جا افتاده و فکر می کنند خوب با قانون که نمی شود در افتاد .اما می شود.قانون تا وقتی مشروعیت دارد که جامعه آنرا اجرا کند.قانونی که اجرا نشود فاتحه اش خوانده است.به نظر من این مردها هستند که باید با اجرای این قانون مخالفت کنند.
اینجا در هلند و اغلب کشورهای پیشرفته دنیا زنان در مورد بچه هایشان تام الاختیارند.همه حقوق پدران در ایران اینجا مال مادرهاست ومادر قیم و کفیل فرزند خود است.امروز داشتم فکر می کردم آیا من روزی از این حق استفاده می کردم؟راستش را بخواهید اگر کسی واقعا بچه اش را دوست داشته باشد نمی تواند او را به زور از دیدن یکی از والدینش محروم کند.کاش روزی برسد که به جای این همه دادگاه در ایران ، اگر زن ومردی با هم توافق نداشتند بدون دعوا از هم جداشوند و حداقل به خاطر بچه هایشان با هم مدارا کنند،همانطور که در بسیاری از نقاط دنیا والدین ناسازگار به خاطر بچه هایشان حتی رفاقت خود را هم پس از جدایی حفظ می کنند.مشکل ما ایرانی ها فرهنگی است و سالها طول می کشد تا حل شود.